جدول جو
جدول جو

معنی باده لونی - جستجوی لغت در جدول جو

باده لونی(دَ لَ)
تیره ای از ایل بویراحمدی کوه گیلویۀ فارس. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 88)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باده نوشی
تصویر باده نوشی
باده خواری، شراب خواری
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
عمل باده نوش. میخواری. شرابخواری. میخوارگی. باده پیمائی. شرابخوارگی. می گساری. باده خواری. باده گساری کردن. باده گرفتن. می خوردن. باده کشیدن. باده نوشیدن. می زدن. می گساردن. باده خوردن. باده گساردن
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ یِ لَ)
شراب سرخ. (آنندراج). می گلگون
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ لَ / لُو)
ساده لوح بودن. ساده دل بودن. رجوع به ساده لوح شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از باده نوشی
تصویر باده نوشی
عمل باده نوش شرابخواری میخواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساده لوحی
تصویر ساده لوحی
ساده لوح بودن ساده دل بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باده نوشی
تصویر باده نوشی
شراب خواری، می خواری
فرهنگ فارسی معین
باده پیمایی، باده گساری، شراب خواری، می خواری، می گساری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خوش باوری، خوش گمانی، زودباوری
متضاد: دیرباوری
فرهنگ واژه مترادف متضاد